میوه دلمان،حسین جان میوه دلمان،حسین جان ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

دردانه عزیزمان نذر دردانه فاطمه (س)

کربلا را با جان شنو.....

1391/8/22 13:48
513 بازدید
اشتراک گذاری

پریشان و آشفته از خواب پریدى و به سوى پیامبر دویدى .
بغض ، راه گلویت را بسته بود، چشمهایت به سرخى نشسته بود، رنگ رویت پریده بود، تمام تنت عرق کرده بود و گلویت خشک شده بود.
دست و پاى کوچکت مى لرزید و لبها و پلکهایت را بغضى کودکانه ، به ارتعاشى وامى داشت . خودت را در آغوش پیامبر انداختى و با تمام وجود ضجه زدى .
پیامبر، تو را سخت به سینه فشرده و بهت زده پرسید: ((چه شده دخترم ؟))
تو فقط گریه مى کردى .
پیامبر دستش را لابه لاى موهاى تو فرو برد، تو را سخت تر به سینه فشرد، با لبهایش موهایت را نوازش کرد و بوسید و گفت : ((حرف بزن زینبم ! عزیز دلم ! حرف بزن !))
تو همچنان گریه مى کردى .
پیامبر موهاى تو را از روى صورتت کنار زد، با دستهایش اشک چشمهایت را سترد، دو دستش را قاب صورتت کرد، بر چشمهاى خیست بوسه زد و گفت : ((یک کلام بگو چه شده دخترکم ! روشناى چشمم ! گرماى دلم !)) هق هق گریه به تو امان سخن گفتن نمى داد.
پیامبر یک دستش را به روى سینه ات گذاشت تا تلاطم جانت را درون سینه فرو بنشاند و دست دیگرش را زیر سرت و بعد لبهایش را گرم به روى لبهاى لرزانت فشرد تا مهر از لبانت بردارد و راه سخن گفتنت را بگشاید:
حرف بزن میوه دلم ! تا جان از تن جدت رخت برنبسته حرف بزن !...

قسمتی از کتاب آفتاب در حجاب

نوشته سید مهدی شجاعی

دانلود کتاب آفتاب در حجاب (1?15 مگابایت PDF)

 

"آفتاب در حجاب" نام کتابی است از نویسنده بزرگ کشورمان "سید مهدی شجاعی" که در خصوص وقایع کربلاست. شجاعی در این کتاب به زیبایی تمام حوادث کربلا را روایت کرده است. توصیه می‌کنم این کتاب را در این ایام حتما مطالعه کنید. لازم به ذکر است سید مهدی شجاعی جزو چهره‌های ماندگار کشورمان بود و این رمان مذهبی یکی از پرتیراژترین رمان‌های کشورمان می‌باشد.

  خوندن این کتاب و به همه ی اونایی که دنبال غنی کردن حس و عشق و عقل و منطقشون نسبت به حضرت زینب ع و رابطه ی این بانوی صبور با امام حسین ع هستند، شخصا پیشنهاد میکنم....

وااااااقعا با قلب و جان آدم بازی میکند تک تک جمله های این کتاب ،محال است شبهای محرم این کتاب را بخوانی و نفست بالا بیاید...مطمئن باش جان میدهی پایش...نه برای کتاب... برای آن چیزی که میخوانی و از جلوی چشمت میگذرد....واااای که چه حالی بر من گذشت شبهایی که تک تک صفحه های این کتاب را میخواندم و اشک امان نمیداد.....

خدا خیر مضاعف به نویسنده عزیز این کتاب بدهد...خواندید مرا از دعای خیرتان دریغ نکنید.....

  این روزهای نزدیک به محرم بدجور خرابم................

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مطلع عشق
22 آبان 91 6:49
سلام عزیز.......
فرا رسیدن محرم؛ ماه عزای اهل بیت بر شما تسلیت باد......
التماس دعا دارم.....


بر شما هم..محتاجم بدعایت...چشم...
زینب خانمی
22 آبان 91 12:03
سلام
من عاشق این کتابم شاید 10 بار خوندمش توی وبلاگ دخملی هم خیلی وقت پیش تحت نام زینبیه 1 قسمتی از این کتاب رو معرفی کردم. خوشحالم که با شما آشنا شدم . بازم به ما سر بزنید


سلام خانومی خوش اومدین..دقیقا جای عاشق شدن داره..منم خیلی خوشحالم از آشنایی با شما...چشم انشالله..
مامان تسنیم سادات
22 آبان 91 16:33
من شیفته این کتابم خیلی خوندمش یادم نمیاد شاید بیشتر از 10 بار بشه الان که دیدمش دلم براش تنگ شد .... یه دفعه دیگه هم می خونمش ...... من 4 پنج باری کربلا رفتم انشاا... دو باره قسمتم بشه .... قسمت همه عاشقان اهل بیت (ع) التماس دعا ....