میوه دلمان،حسین جان میوه دلمان،حسین جان ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

دردانه عزیزمان نذر دردانه فاطمه (س)

پیوست

سلام دوست جونیا  اول مهر و شروع فصل مدرسه رو نه تبریک میگم نه تسلیت... فقط گرامی میداریم توی دوتا پست قبلی  دوتا کتاب معرفی کردم از "موسسه خدمات مشاوره ای جوانان و پژوهشهای اجتماعی آستان قدس رضوی" که کتابا و محصولات فرهنگی اعم از سی دی و بسته های محتوایی و نشریه های خیییلیی خیییلیی عالی چاپ و ارائه میکنند. این محصولات بسته به نیاز مخاطب در قسمتهای زیر بسته بندی میشن: جوانان پیش از ازدواج  روابط همسران تربیت فرزند زائر جوان و مربیان و مشاوران !! مزیت این کتابا به جمع و جور بودن و جامع و کاربردی بودنشون هست... به نظر من محتوای خوبی دارن...باز هم در خدمتتون خواهم بود انشاالله...بهتون پیشنهاد میکنم...
30 آبان 1392

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

باسنگ فرشهای حرم حرف میزنم اینجا چقدرسنگ صبور سفید هست دل را به دست پنجره فولاد میدهم اینجابرای هر دل بسته کلید هیت من ازکبوتران حرم هم شنیده ام فرصت برای بال اگر می پرید،هست.......... مثل اینکه امسال آقای کریم و مهربان، مرا برای جشن تولدش طلبیده است... کبوترانه میروم، باشد که دعاگویتان باشم...... صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا ع..یا امام الرئوف.... بیادهمه ی دوستانم خواهم بود......
30 آبان 1392

مثل همیشه عجب حکایتی است...

اگر به مشکل امروزت  غم دیروز و اضطراب فردا را اضافه نکنی، مشکل امروز هرچه باشد حل خواهد شد. امام علی (ع)   ... وقتی میگوید  "هرچه باشد" یعنی "هرچه باشد"  میشود حتی ظن برد که نمیشود؟؟؟؟؟؟                                                       ...
30 آبان 1392

من غم و عشق حسین ع،از شیر،از مادر گرفتم...

  لالایی (٢) مدينه بود و غوغا بود، اسيرِ ديوِ سرما بود........ محمد سر زد از مکه، که او خورشيدِ دل‏ها بود لا لا خورشيدِ من لا لا، گلِ اميدِ من لا لا خديجه همسرِ او بود، زني خندان و خوش‌خو بود.......برای شادی و غم‌ها، خديجه يارِ نيکو بود لا لا لا شاديم لا لا، غمم آزاديم لا لا خدا يک دخترِ زيبا، به آنها داد لا لا لا..............به اسمِ فاطمه زهرا ، اميدِ مادر و بابا لا لا لا کودکم لا لا، قشنگ و کوچکم لا لا علی دامادِ پيغمبر، براي فاطمه همسر.........براي دخترِ خورشيد، علی از هر کسی بهتر چراغِ خانه‌ام لا لا، گلِ گلدانِ من لا لا علی شيرِ خدا لا لا، علي مشکل گشا لا لا.......شبِ تاريک نان...
30 آبان 1392

شاید بتونی کمکم کنی...

اهمیت خشت اول را همه میدانیم.همان خشتی که اگر کج بنا شود ساختمان را از مسیر اصلی اش منحرف میکند ،همان خشتی که خوب یا بد بودنش تا ثریا همراه معمار و ساختمان است...پیش از آنکه اراده کنیم انسانی به جمع انسانها اضافه شود بهتر است الفبای پاک بودن را از منبع پاکی ها بیاموزیم و از کلام خدا و سیره اهل بیت ع نور بگیریم... (قسمتی از کتاب نسل نور از انتشارات تلاوت آرامش و کاری از موسسه فرهنگی هنری کاربردی خیبر) سلام به همه ی دوستان...به لطف تعطیلی چند روزه ی نی نی وبلاگ فکری به سرم زد که مدتی هست دنبالشم...در حال جمع آوری اطلاعات مفید و کاربردی با موضوع آمادگی معنوی قبل و حین بارداری هستم..... ازتون به شدت تقاضا میکنم اگر تجربه و یا اطل...
30 آبان 1392

مهمونی دوستانه

دبیرستان که بودیم یه گروه ٨نفره از دوستا بودیم که توی مدرسه به شدت شاخص یودیم...هم خیلی اذیت میکردیم هم نسبتا خوب درس میخوندیم و کسی نمیتونست بهمون بگه بالای چشتون ابرو ه...اما خداییش همه هم دوستمون داشتن...بعد از فارغ التحصیلی که به مدرسه سر میزدیم اکثر دبیرها میگفتن جاتون خیلی خالیه مدرسه شور و نشاطتون و کم داره..... یادش بخیر...چه روزهایی بود..چه خاطره هایی..جدا به نظر من بهترین روزهای زندگی دوران دبیرستانه (بجز یه استثنا اونم اینکه دانشجوی یه شهر دیگه و خوابگاهی باشی و با هم اطاقی ها همفکر) درسته توی مدرسه خیلی اذیت میکردیم اما بیشتر کارهای فرهنگی مدرسه و مناسبتها رو گروه ما با جون و دل انجام میداد....واااااای یاد همه چیز...
30 آبان 1392