برگشتم...
اول از همه سلام به سیب بهشتی مامان...فرشته کوچولوی مهربون خودم...الهی من دورت بگردم با اون قلب کوچمولوت...
منو ببخش عزیزم بابت مدتی که نبودم..
و سلام به همه ی دوستانی که مثل همیشه با محبتشون منو شرمنده ی خودشون کردن... امیدوارم همیشه شاد باشید و بر قرار..
نبودنم چندتا دلیل کوچیک و بزرگ داشت...اونم اینکه هنوز از سرماخوردگی وحشتناک قبلی که حداقل یه هفته منو انداخته یود راحت نشده بودم، در عین یه عالمه رعایت دوباره سرما خوردم...
نمیدونم ولی حس میکنم زمستون امسال خیلی سردتر ار سالهای قبله....
خلاصه جونم براتون بگه که یه مدت هم خونه ی مامانم اینا مجلس داشتن و اونجا مشغول بودیم... اربعین هم مادر شوهرم آش نذری داشتن و ....
خلاصه امتحانا هم شروع شده و بنده به شدت کمر درد دارم....
ببخشید سرتون و درد آوردم.. اینم اندکی از حال و هوای ما...این هفته هم انشالله میریم برای سونوی سلامت...به امید خدا.....
رحلت پیامبر ص و امام حسن مجتبی ع غریب مدینه و شهادت سرور و مولامون امام رضا ع رو تسلیت میگم...
دعاگوتون هستم شما هم خیلی برام دعا کنید....