محض فراموش نشدن...
سلااااااااااااااااااااااااااااااااامی چو بوی خوش آشنایی...
سلام به همه ی دوستای عزیزم که یه عااالمه دلم برای همتون تنگ شده...
از منزل خانواده ی همسری فقط اومدم چندتا عکس از حسین جان بذارم.... فقط قبلش خودم میگم که کلی لاغر شده...دعواام نکنید..بخدا تقصیر من نیست...
در تدارک تولد 1 سالگیش هستم،اما قصد ندارم مفصل بگیرم..در حد افطاری و کیک... تا ببینیم خدا چی میخواد.... یه کوچولو هم در مورد پسری برا یادگاری:
حسین جان 2تا دندون فسقلی پایین داره..بحول قوه ی الهی نه چهار دست و پا میره،نه هیچ اقدامی برا راه رفتن میکنه...فقط عشق این و داره که دستاشو بگیریم بدوه.. یا بایسته لبه مبل.. دست میزنه..خییییییلی خوشکل سینه میزنه و الهی شکر میکنه.. چراغ و ساعتو نشون میده... با کلی خوشمزگی دیگه که در وصف نمیگنجه...عاااااشقتیم نفس مامان بابا راستی عشق طالبی و هندوانه و موز داره و کلللی آهنگهای اخبار و دوست داره خصوصا تیکه هواشناسی و پیام بازرگانی و میان برنامه های آی فیلم و ... دیگه فعلا همین...
این پست در 11 ماه 11 روزگی پسرم نوشته شده